هفته نامه «نماینده»/«غلامرضا شرفی» نمایندۀ مردم آبادان و عضو کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی است. وی در گفتوگو با هفتهنامۀ «نماینده» بهتشریح مشکلات این حوزۀ انتخابیه و راهکارهایی برای حل آنها پرداخت که مشروح آن در ادامه میآید:
*در مورد حوزۀ انتخابیهتان اگر توضیحات اولیهای هست که مایلید مطرح شود، بفرمائید.
حوزۀ انتخابیه آبادان که من یکی از ۳ نمایندۀ آن هستم، اکنون قریب ۲۸ سال بعد از جنگ را تجربه میکند که ۱۰ سال بهصورت مستقیم درگیر ویرانیها و خرابیهای جنگ بوده است. علیرغم سپری شدن این مدّت طولانی، عمدۀ زیرساختهای موجود در شهر در حد کمترین شهرهای توسعهیافته نیز نیست و میشود گفت بازسازی و بهسازی نشده است.
صدای اولین گامهای مدنیت و شهرنشینی در ایران از آبادان شنیده شده است. شهری که برخوردار از همۀ سرویسهای خدمات شهروندی بود، مردمانش امروز پس از ۲۸ سال ناچارند آبِ شورِ بدبویِ لجنِ کاملاً غیربهداشتی را برای آشامیدن استفاده کنند. من بارها این نکته را گفتهام که کجای ایران سراغ دارید برای مصرف آب ۵ نوع هزینه در سبد خانوارهایش تحمیل شود؟
*میشود در مورد این هزینهها توضیح بدهید؟
باید پول آب شور را بدهند، پمپ برقی بخرند، هزینۀ برق پمپ را هم بدهند تا این آب در شبکۀ لولهکشی خانههایشان وارد شود؛ آب شیرین را هم باید با رقم ۲ تا ۳ هزار تومان به ازای بشکههای ۲۰ لیتری بخرند، هزینۀ حملونقلش را هم بدهند تا بتوانند استفاده کنند.
معضل آب منجر به ایجاد بسیاری از بیماریهای کلیوی در منطقه شده است. برخی مناطق ۸ تا ۱۰ هزار نفر جمعیت دارند که حدود ۵۰ نفر دیالیزی دارند. این فاجعه است و متأسفانه در گوش مسئولین هم نمیرود و پس از ۲۸ سال از جنگ و تجربۀ ادوار مختلف دولتها، این مشکلات کماکان دامنگیر مردم عزیز، نجیب و شریف، قانع و کمتوقع مردم آبادان و اروند و ... است.
*جمعیت آبادان چقدر است؟
جمعیت این حوزۀ انتخابیه ۳۰ سال قبل ـ یعنی قبل از جنگ ـ حدود نیم میلیون نفر بود، اکنون در کشور نمیتوان روستایی را یافت که توسعه و گسترش نیافته و جمعیتش افزونتر نشده باشد، اما در این حوزۀ انتخابیه هنوز به نصف جمعیت ۳۰ سال قبل هم نرسیده است.
*شما به یک موضوع درمانی اشاره کردید، وضعیت بهداشت چطور است؟
وضعیت بهداشت هم بسیار بغرنج است. خوشبختانه وزیر فعلی فعالیتهای اساسی انجام میدهد و در ماههای آینده یکسری تحولات در این عرصه شاهد خواهیم بود. یکی از مشکلات این است که اگر یک لنجدار یا ناخدای آبادانی در دریا مشکل قلبی پیدا کند تا به مرکز درمانی برسد، جانش را از دست میدهد.
*وضعیت اشتغال در آبادان و سایر مناطق حوزۀ انتخابیه چگونه است؟
۳ دهه پیش با جمعیت حدود ۶۰۰ هزار نفری مشکل آب، فاضلاب، برق و آسفالت نداشتیم، درصد ناچیزی بیکاری بودند، اما این شهر امروزه ۵۷ هزار نفر بیکار دارد. افت تحصیلی نیز در آن منطقه بیداد میکند.
امروز میگویند کشورهایی که در کنار دریا هستند فقیر نیستند، در حالی که شهر آبادان در مرز قرار گرفته و برخوردار از مزیتهای توسعه و رشد است؛ بین دو آبراه بزرگ قابل کشتیرانی قرار دارد، آب شیرین، آب قابل استفاده برای پرورش آبزیان، ساخت سازههای دریایی؛ اما متأسفانه مردم از نداری به بیچارگی افتادهاند! البته گرچه من از حیث نداری مردم غصه میخورم، اما از این جهت که مردم از موهبتهای خدادادی محروم میشوند بیشتر غصه میخورم. دردآورتر نیز اینکه کل کشور بهخاطر تغافل مسئولان از این موهبتها ضرر میکنند.
*دلیل این توسعه نیافتن چیست؟
بخشی از این اشکالات بهکارهای نکردۀ مسئولین بازمیگردد. برخی نیز بهعلت سوءتدبیرهایی است که امروزه نیز جاری است. آبادان نخستین شهری است که میزبان نشانههای پیدایش صنعت در خاورمیانه بود. همین الان ۴۰ هزار نفر از طریق دریا بدون ایجاد کمترین هزینه برای زیرساختهای کشور کسب روزی میکنند. از دریا ماهی میگیرند و در دریا تجارت حملونقل میکنند، ایجاد رفاه برای این افراد که مجاور دریا هستند کمترین زحمت را دارد، اما از کمترین خدمات بهرهمند هستند.
*شما راهکار حل مشکلات را چه میدانید؟
تقسیم غیرعادلانه ثروت در کشور، تدبیرهای سلیقهای و بهدور از عقل خردورزانه منطقی و عدم مشورت با کارشناسان علمی هیچ کشوری را به اعتلا نمیرساند. اینکه ما ۳۰ سال است شعار استقلال، خودکفایی، جدایی از نفت و رسیدن به صنعت میدهیم و پیشرفت محسوسی در این زمینهها نداشتیم بهخاطر همین دلایل است.
*پس شما دلیل اصلی را سوءمدیریت میدانید؟
افرادی که بعضاً در مسائل مهم کشور نااهل بودند سرکار آمدند و چون سنخیتی با وضع و حال کشور نداشتند امروز این مسائل دامنگیر ماست. در مقطع ۸ سال جنگ نابرابر که به ما تحمیل شد، نسبت ما به دشمن ۱ به ۱۰ هم نمیشد، اما افراد «اهل» عهدهدار مسائل جنگ بودند. به همین دلیل جوانهای ۱۳، ۱۴ ساله در دوران کوران سختیها، فرماندۀ نظامی میشدند و پیروزی و فتح را برایمان به ارمغان میآوردند. اما امروز در بهترین شرایط امنیت زندگی میکنیم، اما متأسفانه برخی دستگاهها کمترین بازدهی را در کشور دارند. افراد سستعنصر نمیتوانند در یک کشور پرالتهاب پرتهدید، فرصتسازی کنند. ضمن اینکه اگر فرصتی پیش بیاید فرصتسوزی میکنند و فرصتسازی نخواهند کرد.
نظر شما